نمیدانم پس از مرگم چه خواهم شد
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد
گلویم سوتکی باشد به دست طفلکی گستاخ و بازیگوش
و او یکریز و پی در پی
دم گرم و خمودش را
فشارد بر گلویم سخت
و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
بدینسان بشکند دائم سکوت مرگبارم را
"دكتر شريعتي"