خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی
خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی
چو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی
+ نوشته شده در سه شنبه سی ام مرداد ۱۴۰۳ ساعت 8:13 توسط سوری
|
خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی
چو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی
از تو که حرف میزنم،
تمام فعلهایم ماضیاند
ماضی بعید
ماضی خیلی خیلی بعید
کمی نزدیکتر بیا
دلم برای یک حال ساده تنگ شده است...
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی
در تراکم واژهها
اتفاق عجیبی نمیافتد
فقط حرفهای زیادی برای نگفتن پیدا میکنی...