مواد لازم:
سینه مرغ با استخوان کامل ۳ عدد
نمک و فلفل به میزان لازم
عصاره مرغ ۲ بسته
کره ۱۲ قاشق مربا خوری
پیاز خورد کرده ۲ عدد....
همین دو عدد کافی بود تا هر آنچه این روزها توی دلم تلنبار شده بود بترکد وسط این سینی که پر است از
نمک و فلفل فراق.
یاد روزی افتادم که کنار فرشته از پشت همین پنجره گربه‌های پای تیرک چراغ برق را دید می‌زدیم،
گربه‌هایی که با  بوق هر خودرویی از روی آشغال‌ها می‌پریدند و می‌رفتند زیر پراید سیاه همسایه روبرویی.
فرشته می‌ترسید که نروند زیر ماشین‌ها  له شوند، جیغ می‌کشید و خودش را لوس می‌کرد و من ناخن‌هایم را می‌جویدم تا این ساعات هولناک پایان یابد و فرشته بنشیند کنار اجاق گاز و چایی توفانیش را دم کند.
چند روز  بعد فرشته بی‌آنکه خبری بدهد رفت میدان راه‌آهن سوار قطار مشهد شد و هیچ چیزش برای من
نماند جز خاطره آن گربه‌ها و زباله‌ها واین اس‌ام‌اس کوتاه : «همه چیز را فراموش کن» !!
حالا زیر اجاق  گاز را روشن می‌کنم سرم  را می‌گذارم روی سینی فلفل و نمک  و غرق می‌شوم در انحنای سینه‌های مرغ و بوی روغن سوخته.
...
پ ن: لطفا شعله اجاق گاز را کمتر کنید.

منبع:
http://asperin2.blogfa.com