برف
برف هفت سالگی را بخاطر صدای پدر دوست داشتم، وقتی میگفت: "پاشو ببین چه برفی اومده..."
برف ده سالگی را بخاطر آدم برفیهایش،
برف چهارده سالگی را بخاطر اخبار و تعطیلیهایش،
برف هجده سالگی را درست یادم نیست در میان افکار، یخزده بودم!
برف بیست سالگی قدم زدنهای عاشقانه و رد پاهایم،
برف بیست و پنج سالگی به بعد فقط سرد بود و سرد بود و سرد...
+ نوشته شده در شنبه یکم دی ۱۴۰۳ ساعت 8:58 توسط سوری
|