تمام حیاط پاییز


امسال تمام حیاط پاییز

مال من شد

و مادرم آنقدر پیر

که دیگر

کاری به کار برگ‌ها 

نداشته باشد

 

پاییز بهانه است

 

برگ از درخت خسته می شود.

وگرنه پاییز بهانه است...

 

من اَنارِ آبانم


این روزها دلم خونِ خون است
مثل اناری بازمانده از شاخه ای که چشم به در دوخته تا تو بیایی و او را از شاخه بچینی
من اَنارِ آبانم
دل تنگت که می شوم، بغض هایم می ترکد
من تا آخرین انارِ روی درختِ این پاییز، به انتظارت خواهم نشست
نکند نیایی؟!

علیرضا بهجتی

 

آبان


بهار پُشتِ بهار پاییز می شود

...و چقدر

این روز ها گریه دارد

چقدر

"آبان"

است...