روز ماه رمضان زلف میفشان

 

روزه‌دارم من و افطارم از آن لعل لب است

آری افطار رطب در رمضان مستحب است

روز ماه رمضان زلف میفشان که فقیه

بخورد روزه خود را به گمانش که شب است

زیر لب وقت نوشتن همه کس نقطه نهند

این عجب نقطه خال تو به بالای لب است

یارب این نقطه که به بالا بنهاد

نقطه هرجا غلط افتاده مکیدن ادب است

شحنه اندر عقب است و من از آن می‌ترسم

که لب لعل تو آلوده به ماءالعنب است

منعم از عشق کند زاهد و آگه نبود

شهرت عشق من از ملک عجم تا عرب است

عشق آنست که از روی حقیقت باشد

هرکه را عشق مجازیست حمال‌الحطب است

گر صبوحی به وصال رخ جانان جان داد

سودن چهره به خاک سر کویش ادب است

 

"شاطر عباس صبوحی"

 

برای او

 

شوق خواندن نوشته های مبهم و بدون روزنه ای از شفافیت؛ تردید مشکوکت را به یقینی زیبا تبدیل می کند:

"........."

 

در پاسخ به "یه دوست"

 

صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض

یک طرف خاطره ها!

یک طرف پنجره ها!

در همه آوازها! حرف آخر زیباست!

آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟

حرف من دیدن یک دوست قدیمی است.....

 

 

سنگ به یک نوع نیست تا همه گوهر شود

 

چون متصور شود در دل ما نقش دوست
همچو بتش بشکنیم هر چه مصور شود

پرتو خورشید عشق بر همه افتد و لیک
سنگ به یک نوع نیست تا همه گوهر شود

 

در پاسخ به "یه دوست"


چنان ساکتی که فراموشم شد

که رنج میکشی ...

 

 

تشدید دلتنـگی هایمان

 

کاش مـن و تـو
دو جلد از یک رمان عاشـقانه بودیم..
تنـگ در آغوش هم
خوابیده در قفسـه های
کتابخانه ای روستایی
گاهی تـو را
گاهی مـرا
تنها به سبب
تشدید دلتنـگی هایمان
به امانت می بردند....

 

 

از آن دو پنجره ما خیره می شدیم به هم

 

چنان که از قفس هم دو یا کریم به هم          از آن دو پنجره ما خیره می شدیم به هم

به هم شبیه، به هم مبتلا، به هم محتاج       چنان دو نیمه سیبی که هر دو نیم به هم

من و توایم دو پژمرده گل میان کتاب              من و توایم دو دلبسته از قدیم به هم

شبیه یکدگریم و چقدر دلگیر است               شبیه بودن گل های بی شمیم به هم

من و تو رود شدیم و جدا شدیم از هم          من و تو کوه شدیم و نمی رسیم به هم

بیا شویم چو خاکستری رها در باد               من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

 

"فاضل نظری"

 

 

فقط باید ادامه داد


چگونه میتوان به تاول های پا گفت که تمام مسیری که طی شده، اشتباه بوده است...