كاش ميآمد
كاش ميآمد، از اين پنجره من
بانگ ميدادمش از دور بيا
با زنم عاليه ميگفتم: زن
پدرم آمده در را بگشا
پينوشت: خيلي واسه خودم متاسفم كه يادم رفته بود.
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۹۱ ساعت 15:15 توسط سوری
|
بانگ ميدادمش از دور بيا
با زنم عاليه ميگفتم: زن
پدرم آمده در را بگشا
پينوشت: خيلي واسه خودم متاسفم كه يادم رفته بود.
"حسین پناهی"